مرهـَــ ـم...
چشمانم از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلیست که میبرد آخر تمام مرا ...
خانه
ســـِــرِِّّ آغاز...
مرهـَــ ـم...
چشمانم از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلیست که میبرد آخر تمام مرا ...
تو بر می گردی
با تنی پر از زخم کهنه
و من مرهــــَــم زخمـ َ ت خواهم شد...
آن روز زیباترینِ روزگارم خواهد بود...
مرهــــــَــــم
تهی
يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ق.ظ
به نوشته هایم اعتمادی نیست...
برباد رفته...
سست...
و شاید...!
۹۳/۰۲/۲۱
۲۰۸ نمایش
از نام تــ♥ـو لبریز ...
نظرات
(۱)
۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۱
رضا
کودکی فال فروش را پرسیدم چه میکنی؟ گفت :
به آنانی که در دیروز خود مانده اند ،فردا را میفروشم..
...
..
.
هیچ گاه دلت را به روزگار مسپار
که دریایی از نا امیدی است
دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است.
به آنانی که در دیروز خود مانده اند ،فردا را میفروشم..
...
..
.
هیچ گاه دلت را به روزگار مسپار
که دریایی از نا امیدی است
دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است.