مرهـَــ ـم...
چشمانم از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلیست که میبرد آخر تمام مرا ...
خانه
ســـِــرِِّّ آغاز...
مرهـَــ ـم...
چشمانم از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلیست که میبرد آخر تمام مرا ...
تو بر می گردی
با تنی پر از زخم کهنه
و من مرهــــَــم زخمـ َ ت خواهم شد...
آن روز زیباترینِ روزگارم خواهد بود...
مرهــــــَــــم
کسی چه می داند...
شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۷ ب.ظ
بهار
فصل همیشگی ِ من است
تنها
اگر
تو
بخندی...
بهشت من است
آنجا که کمی لبانت بیشتر از همیشه نقشینه می شود...
*مجنون خنده های توام , کسی چه می داند...
۹۲/۱۱/۱۲
۱۸۳ نمایش
از نام تــ♥ـو لبریز ...