مرهـَــ ـم...

چشمان‌م از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلی‌ست که می‌برد آخر تمام مرا ...

مرهـَــ ـم...

چشمان‌م از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلی‌ست که می‌برد آخر تمام مرا ...

تو بر می گردی
با تنی پر از زخم کهنه
و من مرهــــَــم زخمـ َ ت خواهم شد...

آن روز زیباترینِ روزگارم خواهد بود...


مرهــــــَــــم

هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود...

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۳ ب.ظ
عادت کرده ام 
به اینکه خوشبختی را آن دوردست ها ببینم

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل....

*تیتر,کاملا بی ربط!


زندگی در اعماق عادت ها
هیچ فرقی با مرگ ندارد
تو مرده ای
فقط معنای مرگ را نمیدانی!

رسول یونان


  • ۹۲/۱۱/۲۳
  • ۱۷۴ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...