...
۱۵
دی
وقتی دیگه امیدی برات نمی مونه....
- ۱۵ دی ۹۲ ، ۰۹:۴۵
- ۱۷۷ نمایش
و جَعَلنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرون ...
اینکه من هنوز نفس می کشم و
تو
هنوز نیامده ای.....
وقتی بی هوا حسینت را صدا بزنی.....
خودش می شود روضه برای اهل حرم....
زینب برگشته از سفری طولانی , دور....
با خود مرورمی کند....
کدام خاطره خوش را تعریف کند.....
....
*عبدالله...نبودی...حسینم را به خون اغشته دیدم....
روزگارم روزگار غریبیست...
از وقتی تو رفته ای با من غریبی می کند...
مات و مبهوت مانده ام
در میان سیاه مشق موهایت....