مرهـَــ ـم...

چشمان‌م از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلی‌ست که می‌برد آخر تمام مرا ...

مرهـَــ ـم...

چشمان‌م از غیر ِ تو لبــــریز گشته است سیلی‌ست که می‌برد آخر تمام مرا ...

تو بر می گردی
با تنی پر از زخم کهنه
و من مرهــــَــم زخمـ َ ت خواهم شد...

آن روز زیباترینِ روزگارم خواهد بود...


مرهــــــَــــم

...

۱۵
دی

وقتی دیگه امیدی برات نمی مونه....

  • ۱۵ دی ۹۲ ، ۰۹:۴۵
  • ۱۷۷ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

      

و جَعَلنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرون ... 


وقراردادیم بعضی از شما را مایه ی آزمایش بعضی دیگر که آیا صبر می کنید؟
  
فرقان/20
  • ۱ نظر
  • ۱۵ دی ۹۲ ، ۰۸:۵۶
  • ۱۹۴ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

مرهم

۱۳
دی
تو بر می گردی
با تنی پر از زخم کهنه
و من مرهــــَــم زخمـ َ ت خواهم شد...

آن روز زیباترینِ روزگارم خواهد بود...
  • ۱ نظر
  • ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۷:۵۴
  • ۶۳۵ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

اینکه من هنوز نفس می کشم و

تو 

هنوز نیامده ای.....

  • ۱ نظر
  • ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۹
  • ۱۸۴ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...
زینب
بهار
بدون گلهای تو 
نخواهد آمد.....


وقتی به عبدالله گفتی....همه ی گلهایم پر پر شدند....
  • ۱۲ دی ۹۲ ، ۲۱:۴۰
  • ۱۸۴ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

...

۱۲
دی

وقتی بی هوا حسینت را صدا بزنی.....

خودش می شود روضه برای اهل حرم....

  • ۱۲ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۷
  • ۱۷۵ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

لالایی

۱۲
دی

حواسش نبود

گهواره را هنوز به هوای اصغرش تکان می داد....

  • ۱۲ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۴
  • ۱۸۱ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

حسینم...

۱۲
دی

زینب برگشته از سفری طولانی  , دور....

با خود مرورمی کند....

کدام خاطره خوش را تعریف کند.....

....


*عبدالله...نبودی...حسینم را به خون اغشته دیدم....

  • ۱۲ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۲
  • ۱۸۳ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

آشنا

۲۸
آذر

روزگارم روزگار غریبیست...

از وقتی تو رفته ای با من غریبی می کند...

  • ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۲:۰۸
  • ۱۹۶ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...

مات و مبهوت  مانده ام

در میان سیاه مشق موهایت....

  • ۲۷ آذر ۹۲ ، ۱۸:۲۹
  • ۲۶۵ نمایش
  • از نام تــ♥ـو لبریز ...