بغض
راه گلویم بسته شده
از این همه فریاد فروبرده...
- ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۱۵
- ۲۲۲ نمایش
نبود
آنچه انتظارش را داشتم...
در پس آن همه بغض و فریاد ِ فروبرده
هیچ قهقهه ای نبود...
در پس آن همه اشک و آه
هیچ نبود
هیچ!
مانده ام دل ِ گرفته ام را کجای این دنیا ببرم...
کجای این دنیاست که باز ترین صفحه آسمان را برای دلِ گرفته ی من نگه داشته است ؟
چه چیز ها که از تو نمی خواستم
چه چیز ها که آرزویش را نداشتم
همه این نارسی های زندگی برای من
رسیده ها ارزانی خودت همه شان...
دستم بهشان نمی رسد
* دقت کرده اید؟ همیشه بالاترین شاخه ، رسیده ترین میوه را دارد
یک روز
می آیی
و
ما
نزد تو سر می دهیم:
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ»
سپاس خدایى را که اندوه را از ما بزدود ...
(سوره ی فاطر، آیه ی 34)
غرض رنجیدن ما بود - از دنیا - که حاصل شد
مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا
-فاضل نظری-
بست نشستهام
میان تنهایی.
شاید دلت سوخت،
شاید آمدی ...
*گاهی دلم برای زمان بی تو بودن تنگ می شود
برای روزهایی که فراق تو را.....